البته بسیاری از فقیهان در حاشیه عروة به این نظر اعتراض کرده و تصریح کردهاند کهتفاوتی میان موضوعات مستنبطه عرفیه و شرعیه در این که هر دو موضوع تقلیدندنیست. چرا که شک در آنها عینا شک در احکام شرعی میباشد.
ویژگیهای کلی تحقیق
در بحثهای آینده، آن جا که سخن از شناخت موضوع است، بهمنابع علمی روز که واجد اعتبار کافی میان متخصصان فن میباشد،استناد شده و آن جا که جنبه حکمی و بحثهای فقهی مطرح است،سعی شد تا علاوه بر استناد به روایات معتبر اسلامی، به گفتار فقیهاننیز ارجاع داده شود تا بحثها از اعتبار بیش تری برخوردار گردد.
هم چنین آراء فقیهان عامه در بیش تر موضوعات مطروحه از نظر دورنمانده و برای تکمیل بحث، مورد مطالعه تطبیقی قرار گرفته است.
فرضیه بحث
قبلا تذکر این نکته لازم است که موضوع اصلی در این نوشتار، اثباتنجاست و یا طهارت الکل و مشروبات الکلی است. بدیهی است کهمسئله حرمت نوشیدن مسکر که از مسلمات دین اسلام و سایر ادیانتکامل یافته الهی است، با مسئله طهارت و یا نجاست آن تفاوت دارد.و لذا در مباحث آینده، حرام بودن مشروبات الکلی و بحثهایفرعی مربوط به آن مفروغ دانسته شده مگر در برخی موارد کهاشارهای گذرا به مطلب کردهایم.
بدین ترتیب، نوشته حاضر به دنبال اثبات این فرضیه است که:«الکل به خودی خود پاک است، هر چند خمر و سایر مشروباتالکلی را نجس بدانیم».
نیاز به توضیح ندارد که آن چه در این مجموعه آمده، بیش ترپژوهشگران مسائل فقهی را به کار میافتد و فرد عامی بایستی درعمل خویش، از کارشناسان فقه اسلامی که همانا مراجع بزرگوارندتقلید نماید.
در پایان از تمامی عزیزانی که در مراحل تدوین و انتشار کتاب،اینجانب را یاری دادهاند، سپاس گزاری نموده توفیق هر چه بیش ترآنان را از درگاه الهی خواستارم.
پینوشتها:
1) جالب است که در فرهنگ واژگان لاتین، هم اکنون الکل به این شکل نوشته میشود: (Alcohol) و این نشان میدهد که نام اصلی این ماده الکحل بوده و براثر کاربرد زیاداین لفظ، حرف «ح» از آن حذف شده است.
2) از مهمترین اعمال شیمیایی، ترکیب مواد است و الکل میتواند، به سهولت موادیرا که به راحتی قابل حل نیستند با یکدیگر ترکیب نماید.
) مؤید این نظر، نام دیگر الکل در زبان عربی است که به آن «اسبرتو» یا «سبیرتو»میگویند. این کلمه، معرب واژه [Spirit] در لاتین است که به معنای روح میباشد.در واقع روح مشروبات مست کننده و ماده مؤثره آنها را الکل تشکیل میدهد.
4) ارجاع این مسئله به عامی، درست مثل آن میماند که از فقیه سؤال شود که آیا صدایمشتمل بر ترجیع، بدون آن که طرب آور باشد، حرام استیا نه، و او پاسخ گوید:«اگر غنا بر آن صادق استحرام میباشد». و تعجب از صاحب عروة است که درمسئله 67 از مسائل تقلید در کتاب «عروة الوثقی» میگوید: در مسائل مستنبطهعرفیه جای تقلید نیست.
البته بسیاری از فقیهان در حاشیه عروة به این نظر اعتراض کرده و تصریح کردهاند کهتفاوتی میان موضوعات مستنبطه عرفیه و شرعیه در این که هر دو موضوع تقلیدندنیست. چرا که شک در آنها عینا شک در احکام شرعی میباشد.
5) شهید صدر، بحوث فی شرح العروة الوثقی، ج 3 ، ص 360.
6) آیةالله خویی، التنقیح فی شرح العروة الوثقی، ج 3، ص 97; ایشان الکل صنعتی راعرق چوب (که غیر از الکل رایج است) دانستهاند. در حالی که خواهیم دید الکلصنعتی با عرق چوب فرق دارد.
7) این کتاب، نوشته آقای دکتر احمد صبور اردوبادی است که مطالب آن به صورتسخنرانی در دانشگاه تبریز ارائه و از نوار پیاده شده بود و از این جهت فاقد استنادلازم به منابع معتبر علمی بود و لذا میتوانست مطالب آن مورد تردید قرار گیرد، هرچند مؤلف، خود متخصص شیمی تغذیه و آگاه به فن میباشند. به علاوه در اینکتاب بحثهای فقهی کاملا به صورت استدلالی مطرح نشده است و طبق اعترافنویسنده این اثر، زمینهای برای استنباط فقهی حکم الکل میباشد.
فصل مقدماتی:شناخت الکل
1- الکل و انواع آن
از نظر علم شیمی هر مادهای که در فرمول شیمیایی آن عاملهیدروکسیل (-OH) وجود داشته باشد، یک الکل محسوب میشود.الکل از مشتقات هیدروکربن هاست که در آنها هرمولکول، ترکیبی ازچند اتم هیدروژن و کربن میباشد. نهایت، یک عامل (OH) جانشینیک اتم هیدروژن میگردد. و بنابر تعداد عامل (OH) ، الکلها را یک یاچند ظرفیت میگویند. (1) الکل انواع زیادی دارد که ذیلا به برخی ازآنها اشاره میکنیم:
الف) الکل متیلیک
سادهترین الکلها، الکل متیلیک (2) است که مبنای الکلهای یکظرفیتی میباشد. الکل متیلیک از تقطیر چوب به دست میآید و ازاین رو به آن عرق چوب نیز میگویند. این ماده مایعی استبی رنگکه در 66 درجه سانتی گراد میجوشد، با شعله کمی آبی رنگمیسوزد و چون با آب مخلوط گردد، تقلیل حجم یافته و تولیدحرارت میکند.
الکل متیلیک، در صنایع رنگسازی کاربرد دارد. به علاوه سمیاست قوی که با شرب 8 تا 10 گرم آن اختلالات هاضمه و اغلبکوری دست داده و تلف میکند. (3) .
پس از الکل متیلیک یا متانول بقیه الکلهای یک ظرفیتی یا یکعاملی را به الکلهای نوع اول، دوم و سوم طبقهبندی میکنند. (4) اتانول که موضوع بحث ماست، در زمره الکلهای نوع اول است.هم چنین الکلهای دو ظرفیتی و سه ظرفیتی و ... نیز وجود دارد کهمیتوان از ضدیخ به عنوان الکل دو ظرفیتی (یا الکل دو عاملیاشباع) و گلیسیرین به عنوان الکل سه ظرفیتی (یا الکل سه عاملیاشباع) نام برد. (5) .
ب) الکل اتیلیک
اگر واژه الکل بدون هیچ پسوند یا پیشوندی به کار رود، مقصود الکلاتیلیک یا اتانول (6) است که معروفترین انواع الکل میباشد. در آیندهخواهیم دید که الکل اتیلیک در صنایع گوناگون و در زندگی روز مرهمردم، کاربرد زیادی دارد.
چنان که در مقدمه اشاره شد، موضوع بحث ما در این نوشتارمنحصرا الکل اتیلیک یا اتانول است. و هر کجا در این رساله، واژهالکل را بدون افزودن کلمه دیگر به کار بریم مقصودمان همین نوعالکل میباشد.
اتانول به طور طبیعی و به مقدار بسیار کم در نان (5/0 درصد)،مغزانسان و گیاهان وجود دارد. علاوه بر مخمر (7) و بعضی باکتریها،بدن انسان نیز مقدار چشمگیری الکل تولید میکند. در اکثر موارد،تمام این تولید، مربوط به میکروبهای موجود در روده انسانمیباشد. برای آشنایی بیش تر با این ماده، به تبیین اوصاف الکل وآثار ظاهری الکل برجسم و روان آدمی میپردازیم.
2 - ویژگیهای الکل و آثار آن الکل اتیلیک در 3/78 درجه سانتی گراد به جوش میآید و در114-درجه ذوب میشود. الکل مطلق، آب گونهای استبیرنگ وزود آتشگیر، با بویی ویژه، در برودت زیاد ابتدا قوام آمده و سپسمانند شیشه منجمد میگردد. (8) .
الکل برخلاف پندار بعضی، اثر تحریکی بر اعضای بدن ندارد،بلکه اثر آن تخدیر یعنی تضعیف فعالیتهای بدن و کاستن از دقت درانجام رفتارهای گوناگون است. در کتابهای علمی نیز، الکل را درردیف تخدیر کنندهها هم چون اتر و غیره میآورند. یکی ازدانشمندان در این زمینه میگوید:
«این واقعیت که افراد تحت تاثیرالکل، خجالتشان از بین میرود و زیاد حرف میزنند، به علت اثرتحریکی الکل بر مغز نیست، بلکه به دلیل از بین رفتن کنترلی است کهمراکز عالی مغز در میانهروی و اعتدال شخص از خود انجاممیدهند.» (9) .
به هر حال، تمامی مشروبات الکلی، حاوی مقداری الکلمیباشند و هرگونه آثار تخدیری که از مشروبات الکلی بروز میکندمربوط به وجود این ماده در آن هاست. میزان این تخدیر که ما از آن به«مستی» تعبیر میکنیم بستگی به درصد الکل موجود در این گونهمشروبات دارد. چنان چه شخص مقداری الکل بنوشد، قریب 15 آنفورا به وسیله جدار معده داخل در خون و بقیه در امعاء واردمیگردد. مقداری هم ممکن استبه وسیله ریتین یا با ادرار خارجشود. ولی قسمت اعظم آن در هر حال در بدن میماند و در آن جامتدرجا اکسید شده و احتیاجی به هضم و گوارش ندارد. (10) .
کبد انسان قادر است در هر ساعت، 8 گرم الکل را اکسید کند.مقادیر زیادتر در جریان خون ظاهر شده ولی غلظت کم تر از 05/0%علامتی در شخص به وجود نمیآورد. از غلظت 05/0% به بالاستکه علائمی نظیر کاهش توازن اعمال فیزیکی و اختلال در دید پیشخواهد آمد.
غلظتبالاتر از 25/0% علائم مشخصی به وجود میآورد. و اگرغلظتبه 1% در خون برسد، اختلال تنفسی و قلبی و نهایتا مرگایجاد میشود هر چند مقدار کشنده آن برحسب افراد فرق میکند.
پیترکوپر نیز در این زمینه چنین مینویسد: «الکل از تمام راههاجذب بدن میشود ولی جذب آن از راه دهان و معده بسیار کم است.روده کوچک 80% یا بیش تر مقدار خورده شده را جذب میکند.کم تر از 10% بیتغییر از راه ادرار و تنفس دفع میشود. الکل دربافتها به سرعت منتشر شده و در حدود 8 گرم در ساعت اکسید وبه گاز کربنیک و آب تبدیل میشود. (11) بدین ترتیب مهمترین اثر الکل،تضعیف دستگاه اعصاب مرکزی است. الکل در نتیجه تاثیر بررویاعصاب، واکنش در رگها ایجاد نموده و خون را به سطح بدن جریانمیدهد و از این طریق، پوست را قرمز میکند و ابتداءا در بدن ایجادحرارت مینماید. اما این اثر دیری نمیپاید، چرا که پس از مدتکوتاهی، بدن حرارت خود را تا دو برابر از دست میدهد.
شخصی که الکل مینوشد ابتدا فعالیت او بیش از حد معمولمیشود و به ترتیبی که ذکر شد، درجه حرارت بدن بالا رفته و تنفسشدید میشود. آن گاه مرکز تکلم در مغز تحت تاثیر الکل قرار گرفته وشخص پرچانگی میکند. سپس مرکز سمعی مغز متاثر شده و شخصصداهای بیخود میشنود. بعد مرکز بینایی مغز دچار اختلال گشته وشخص تصاویر موهوم میبیند. و بالاخره مرکز حفظ تعادل تحتتاثیر الکل قرار گرفته و کسی که مشروب الکلی نوشیده، توازن اعمالفیزیکی خود را از دست میدهد. (12) .
دین ترتیب با نوشیدن الکل، خویشتنداری شخص که به عنوانمنشا حجب و حیا در انسان پایهگذاری شده است، تقریبا از بین رفتهو باعثبروز اعمال ناهنجار میشود.